یک دهه رشد کند؟
گیل در حال گفتگو با پادکست رادیو داووس مجمع جهانی اقتصاد بود.
اقتصاد جهانی بهتر از آن چیزی است که شش ماه پیش انتظار آن را داشتیم، اما بسیار بدتر از شش سال پیش است. این دیدگاه گسترده ایندرمیت گیل، اقتصاددان ارشد بانک جهانی و معاون ارشد اقتصاد توسعه است.
گیل بیش از هر کس دیگری در دهه ۲۰۲۰ انگشت خود را به نبض اقتصادی نامنظم جهان نزدیک کرده است. او قبل از تصدی سمت فعلی خود در سپتامبر ۲۰۲۲، ۱۸ ماه را به عنوان معاون رشد عادلانه، مالی و موسسات در بانک جهانی سپری کرد و به تصمیم گیری در مورد واکنش بانک جهانی به رویدادهای لرزه ای مانند کووید-۱۹ و شروع جنگ روسیه کمک کرد. در مورد اوکراین – پس لرزه های اقتصادی آن هنوز توسط کشورهای در حال توسعه احساس می شود.
او در پادکست رادیو داووس در مجمع جهانی اقتصاد می گوید در نتیجه یک “دهه از دست رفته” برای این کشورهای کم درآمد در پیش است و این کشور ها منبع اصلی نگرانی گیل در سال های آینده هستند.
او میگوید: «از آنجایی که اقتصاد جهانی تقریباً آن طور که باید خوب عمل نمیکند، زیرا شرکای تجاری این کشور ها خوب نیستند، ممکن است در نهایت رشد بسیار کندی داشته باشند.» با کاهش نرخ رشد و بالا ماندن رشد جمعیت، سطح درآمد سرانه کاهش می یابد. [این اتفاق در] بین ۲۵ تا ۷۵ کشور اتفاق می افتد.
در اینجا سایر نکات اصلی صحبت از مصاحبه گیل در پادکست آمده است.
رشد آهسته تر و “رکود سکولار”
به گفته گیل، در حالی که تورم کاهش یافته و اقتصادهای پیشرفته دوباره به فکر رشد افتاده اند، ماهیت این رشد می تواند مشکل ساز باشد.
رشدی که اقتصاد جهانی در آن قرار دارد بسیار کمتر از آنچه در دهه ۲۰۰۰ شاهد بودیم است. حتی کمتر از آنچه در دهه ۲۰۱۰ دیدیم، که کمتر از آغاز این هزاره بود. اتفاقی که در حال رخ دادن است این است که ما از نظر رشد از دهه اول این هزاره تا دهه دوم تا سوم شاهد یک گام پایین تر بوده ایم.
همان طور که گیل توضیح می دهد، این منجر به نگرانی در مورد “رکود سکولار” در اقتصاد های پیشرفته می شود. این به معنای کاهش رشد بهره وری و جمعیت نامطلوب است – اساساً در اینجا منظور پیری جمعیت و کاهش مشارکت نیروی کار است.
تعداد افراد بالای ۶۵ سال تا سال ۲۰۵۰ بیش از دو برابر خواهد شد و جهان باید از هم اکنون خود را با این دوره جمعیتی جدید تطبیق دهد.
طبق پیش بینی های دیلویت، حدود یک نفر از هر شش نفر در ایالات متحده در سال ۲۰۲۰ بیش از ۶۵ سال داشتند، اما این میزان ممکن است تا سال ۲۰۵۰ به بیش از یک نفر از هر سه نفر افزایش یابد. پیامد های این امر بر اقتصاد جهانی بی سابقه خواهد بود.
او میگوید: «اقتصاد ایالات متحده بیشترین اهمیت را دارد، زیرا برای بازده اقتصادی جهان اهمیت دارد – این حدود یک چهارم آن است. این پویا ترین در میان اقتصاد های پیشرفته است. البته، وقتی صحبت از جریان های جهانی تجارت کالا، خدمات و سرمایه نیز می شود، اهمیت زیادی دارد.
مشکلات بدهی یک اثر دومینویی دارد
کشور های با درآمد پایین و متوسط در سال ۲۰۲۲ به دنبال افزایش نرخ بهره، رکورد ۴۴۳ میلیارد دلار را برای پرداخت بدهی های خود پرداخت کردند. اما برای گیل، بذر این مشکل ۲۰ سال پیش کاشته شد، زمانی که بسیاری از این کشور ها تخفیف بدهی دریافت کردند.
در اوایل دهه ۲۰۰۰، در اقتصاد های پیشرفته مقدار زیادی پول وجود داشت، بنابراین این کشورهای [با درآمد پایین و متوسط] شروع به وام گرفتن و پول زیاد کردند. نرخ های بهره نسبتاً پایین بود و بدهی ها را روی هم انبار میکردند.
از آنجایی که بیشتر این بدهی بر اساس نرخ های ارز شناور منعقد میشد، هنگامی که نرخ های بهره شروع به افزایش کردند (و همچنان افزایش یافتند)، بار خدمات بدهی نیز به سرعت افزایش یافت.
گیل می گوید: «این دو یا سه اثر دارد. اولین مورد این است که شما شروع به انتقال پول می کنید. شما به بدهی خود ادامه می دهید، اما پول را [برای پرداخت آن]، معمولاً از آموزش، بهداشت، سرمایه گذاری در زیرساخت ها و غیره منحرف می کنید و در نتیجه وضعیت مردم بدتر (مردم فقیرتر ) و وضعیت اقتصاد بدتر می شود.
ایده این است که امیدوارید این یک مرحله موقتی باشد، که نرخ بهره خیلی خیلی سریع پایین بیاید و بتوانید دوباره شروع به تخصیص مجدد پول برای انجام این کارها کنید. اما این اتفاق نیفتاده است، بنابراین بسیاری از این کشورها زیر بار این بار سود ناله میکنند.
به گفته گیل، کشور های با درآمد پایین تنها حدود ۵۴ دلار برای هر دانش آموز در سال در آموزش ابتدایی و متوسطه سرمایه گذاری می کنند، زمانی که پولی برای خرج کردن داشته باشند. او می افزاید: «وقتی شما از این صحبت می کنید که آنها نمی توانند حتی این مقدار را هزینه کنند، در واقع در مورد بسیاری از مردم صحبت می کنید که نمی توانند به مدرسه بروند. کشور هایی با درآمد بالا به طور نسبی ۱۰۰۰۰ دلار برای هر دانش آموز در سال هزینه می کنند.
منابع درآمدی در حال خشک شدن
تعداد بازار های نو ظهور در تنگنای بدهی در دهه ۲۰۲۰ افزایش یافته است و رتبه بندی فیچ میگوید رکورد تعداد بدهی های دولتی در این دهه از جمله در لبنان، غنا، سریلانکا و زامبیا رخ داده است.
گیل میگوید: «این کشور ها همان هایی هستند که سر فصل هایشان را میبینید، اما گروه دیگری از کشورها هستند که ظاهراً خوب به نظر میرسند، عمدتاً به این دلیل که از خارج وام نگرفته اند. در عوض، آنها در خانه، از شرکت های بیمه عمر، سرمایه گذاران نهادی و غیره وام گرفتند. آنچه برای آنها اتفاق می افتد این است که آنها شروع به وام گرفتن بیشتر و بیشتر برای پرداختن به بدهی های خود می کنند و بخش خصوصی مالی خود را گرسنگی می دهند. بنابراین سرمایه گذاری خصوصی سقوط می کند. زیرا دولت تمام منابع مالی را از اقتصاد می کشد. این بحران نیز وجود دارد و باید یه آن پرداخته شود.
از آنجایی که بخش خصوصی در این کشورها منقبض میشود، یا زمانی که سرمایهگذاری از آموزش و بهداشت برای پرداخت بدهیهای سایر کشورها دور میشود، الگویی ظاهر میشود، بهویژه در کشور های کمدرآمد که رشد جمعیت نیز بسیار بالاست.
گیل میگوید: «بسیاری از مردم واقعاً در شرایط بسیار سختی هستند و شروع به جستجوی شغل در جای دیگری میکنند. بقیه دنیا فقط وقتی متوجه این موضوع میشوند که موج عظیمی از مهاجران به وجود می آید. چیزی که ما نگران آن هستیم این است که بسیاری از [این] کشورها دچار مشکل می شوند و به اندازه کافی بزرگ یا ثروتمند نیستند که دیگران به آن ها اهمیت دهند.
بازنگری در سطوح مختلف بدهی
با افزایش بار بدهی و کاهش رشد اقتصادی، نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ناگزیر افزایش خواهد یافت. به گفته گیل، این باعث میشود که هر کشوری برای سرمایه گذاران خارجی جذابیت کمتری داشته باشد و در نتیجه کشور های با درآمد پایین تر و متوسط نیاز دارند آنچه را که فکر میکردند سطح بدهی پایدار است، دوباره تنظیم کنند.
اینها سطوح بدهی هایی نیستند که مردم فکر میکردند در سالهای ۲۰۱۵ یا ۲۰۱۶ پایدار است. وقتی در مورد سالهای ۲۰۲۵-۲۰۲۶ صحبت میکنید، باید به سطوح بسیار پایینتری از بدهی فکر کنید. یک کشور کم درآمد یا یک کشور با درآمد متوسط که نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی ۸۰ درصد دارد، باید به سطح بسیار پایین تری از بدهی فکر کند.
کشورهایی وجود خواهند داشت که در نتیجه به کاهش بدهی یا بازسازی نیاز خواهند داشت، اما برای گیل، آنچه در این مرحله اتفاق میافتد نیز نیاز به تنظیم مجدد دارد.
آنچه را که ما بازسازی بدهی دولتی می نامیم، این سیستم شکسته شده است. مدت ها پیش، زمانی که این کشور ها از بازارهای خارج وام نمیگرفتند، از دولت های دیگر وام میگرفتند.آنها از دولتهایی که در واقع از همه این چیزها میدانستند – ایالات متحده، اروپا و غیره – وام گرفتند که سال ها درگیر این چرخه ها بودند. آنها می دانستند که چگونه با این مشکلات کنار بیایند. اکنون شما وام دهندگان جدیدی مانند چین دارید و آنها تجربه ای ندارند که وقتی کشوری نمی تواند وام های خود را بازپرداخت کند، چه کاری انجام دهند.
برای کشور هایی که در حال حاضر دچار مشکل بدهی هستند، ما باید راهی برای انجام بدهی های منظم بیابیم. آنها نباید بی نظم باشند، نباید به تأخیر بیفتند، نباید برای همیشه طول بکشند و مواردی از این دست، زیرا آنها در نهایت دردسر های زیادی ایجاد می کنند و بذر بحران های آینده را می کارند.
مقاله ای به نام (مرکز اقتصاد و جامعه جدید) است.
منبع: ورلد اکانمیک فروم