چه زمانی گسترش آموزش پایه به یک پدیده جهانی تبدیل شد؟
نیمه دوم قرن بیستم آغاز گسترش آموزش به عنوان یک پدیده جهانی بود. نمودار هزینه های دولت برای آموزش را به عنوان سهمی از درآمد ملی برای منتخبی از کشورهای با درآمد پایین و متوسط، همراه با میانگین متناظر برای کشورهای با درآمد بالا، برای بیش از نیم قرن گذشته نشان می دهد. همانطور که مشاهده می شود، هزینه های آموزشی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه مشابه میانگین مشاهده شده در کشورهای توسعه یافته در دهه های اخیر شده است.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که تبصره فوق به همگرایی در هزینه ها نسبت به درآمد اشاره دارد. تا جایی که کشورهای کم درآمد نسبت به کشورهای با درآمد بالا فقیرتر باقی می مانند، شکاف در سطح هزینه های هر دانش آموز به طور مداوم زیاد است. در واقع، ناهمگونی بین کشوری در هزینه های آموزشی به ازای هر دانش آموز در حال حاضر بسیار بیشتر از ناهمگونی در هزینه ها به عنوان سهم تولید ناخالص داخلی است. یکی از عواملی که به همگرایی کندتر هزینه های هر دانش آموز در شرایط واقعی کمک می کند، این واقعیت است که حقوق معلمان – اصلی ترین عامل مؤلفه مخارج آموزش، همانطور که در زیر مورد بحث قرار می گیرد – در کشورهای با درآمد بالا بسیار بیشتر است، زیرا نیروی کار در این کشورها هزینه فرصت بیشتری دارد. به طور کلی، هزینه فرصت نیروی کار یک متغیر کلیدی است که دولتها در کشورهای در حال توسعه باید در هنگام تصمیمگیری در مورد گسترش آموزش در حال حاضر و نه بعداً آن را در نظر بگیرند.
نابرابری آموزشی در سراسر جهان در حال کاهش است
یکی از پیامدهای مهم گسترش جهانی آموزش، کاهش نابرابری آموزشی در سراسر جهان است. تجسم زیر این را از طریق یک سری نمودار نشان می دهد که تغییرات در ضریب جینی توزیع سال های تحصیل در مناطق مختلف جهان را نشان می دهد. ضریب جینی اندازه گیری نابرابری است و مقادیر بالاتر نشان دهنده نابرابری بالاتر است. نمودار سری زمانی نابرابری را بر اساس گروه سنی نشان می دهد.
مشاهده می شود که با کاهش نابرابری در طول زمان، در مورد سطح نابرابری برای نسل های قدیمی تر از نسل های جوان تر است. همچنین میتوان مشاهده کرد که در دوره مرجع، نابرابری تحصیلی هر ساله در تمام گروههای سنی و در تمام مناطق جهان کاهش مییابد.
آیا دستاوردهای حاصل از گسترش آموزش تاریخی به طور کامل تحقق یافته است؟ تقسیم بندی بر اساس سن به ما دیدگاهی نسبت به آینده می دهد: از آنجایی که نابرابری در بین نسل های جوان امروزی کمتر است، می توانیم انتظار داشته باشیم که کاهش نابرابری در آینده ادامه یابد. بنابراین، کاهش بیشتر در نابرابری آموزشی همچنان در کشورهای در حال توسعه قابل انتظار است. و اگر بتوان گسترش آموزش جهانی را ادامه داد، میتوان به این روند مهم همگرایی جهانی سرعت بخشید.
نابرابری آموزشی می تواند به سرعت در تمام سطوح آموزشی کاهش یابد – کره جنوبی یک نمونه است. تجربه کره جنوبی نشان می دهد که کاهش نابرابری آموزشی در تمامی سطوح آموزشی به سرعت امکان پذیر است.
تصویر زیر دو نمودار را نشان می دهد که میزان سال های تحصیل در کره جنوبی را بین سال های ۱۹۷۰ و ۲۰۱۰ مقایسه می کند. به طور دقیق، هر یک از این نمودارها منحنی لورنز تحصیلی را نشان می دهد: نموداری که درصد تجمعی سال های تحصیل را در تمام سطوح نشان می دهد. آموزش در محور عمودی و درصد تجمعی جمعیت در محور افقی.
همانطور که مشاهده می شود، آموزش و پرورش در سال ۲۰۱۰ بسیار کمتر از سال ۱۹۷۰ متمرکز بود، نه تنها به این دلیل که تعداد کمتری از افراد بدون تحصیل (در پایین نمودار نشان داده شده است)، بلکه به این دلیل که سهم کمتری از افراد با تمرکز بزرگ وجود داشت. نسبت سالهای تحصیلی در سطوح بالاتر تحصیلی. در واقع، تنها در ۴۰ سال، کره جنوبی توانست میانگین سال های تحصیل را دو برابر کند (از ۶ به ۱۲ سال) و در عین حال به طور قابل ملاحظه ای به خط ۴۵ درجه نزدیک شود که سناریوی فرضی برابری کامل تحصیل را نشان می دهد.